نقش رسمی مشاوره را برعهده می گیریم:
خبره (Expert)
مشتری میداند (/فکر میکند میداند) مشکل/فرصتی وجود دارد. قادر است (/فکر میکند میتواند) مشکل/فرصت را تعریف کند. مشاور دانش لازم برای ارزیابی نظریههای مختلف را دارد. از شبکه خود کمک میگیرد، مشتری را به مشتریان دیگر –غیررقیب- معرفی میکند تا به بهترین روشهای جاری در صنایع دیگر دسترسی یابد.
تسهیلگر (Facilitator)
فراهم کردن فرآیندی است که تحت هدایت و راهنمایی مشاور، خود مشتری مشکل را بیابد و خودش آن را حل کند. در این حالت، پذیرش راهکار و اجرا سهلتر خواهد بود چون کار خود مشتری است. در این روش، باید کارکنان با دقت و با توجه به قابلیت توسعهی توانایی ایشان انتخاب شوند، نه فقط بدلیل ظرفیت آزاد در اختیارشان.
در هر چهار نوع مشاوره تعیین شده ایفای نقش میکنیم:
مشاوره مغزافزار (Brain Consultancy)
حل “مسئله جدید” مشتری نیازمند تلاش بسیار است و مشاور باید چرخ را اختراع کند. بنابراین الزامات زیادی را ایجاب میکند: مشاور باید تیز (باهوش) و خلاق باشد، باید دانش را کشف کند و توانایی حل جدیدترین مسئله و پیچیدهترین مسئله را داشته باشد. پس در این شیوه، قدرت ذهنی و مغزی او مهم است. مشاوره بر اساس «کشف دانش» (Knowledge Exploration) پیش میرود و این نوع مشاوره «مغزافزار» نامیده میشود.
مشاوره موسپید (Grey Hair Consultancy)
دراین نقش، از تجربیات گذشته برای حل مسئله استفاده میشود. این نوع مشاوره فقط برای مشکلاتی که قبلا حل شدهاند مفید است و برای مسائل جدید مناسب نیست.
مشاوره رویهای (Procedure Consultancy)
مشاوران برای افزایش بهرهوری، تجربیات خود را به رویه تبدیل میکنند. رویهها به شکل روش، ابزار، و تکنیک هستند. از آن جمله میتوان از چارچوبها (Framework)، مدلها (Models)، نقشه راه (Road maps)، لیستهای کنترلی (Checklists)، و برنامههای گام-به-گام (Step plans) نام برد.
با مدونسازی یک راهکار، افراد کمتر باتجربه و بیتجربه را نیز میتوان استخدام و بهکار گرفت. رویههای تدوین شده به این افراد آموزش داده میشود و مسائل شناختهشده مشتریان با کمک آن ابزارها رفع و حل میشوند.
دو فایدهی این نوع مشاوره عبارتند از: (1) صرفهجویی هزینه و بهرهوری کارآیی، و (2) سرعت (Efficiency and Leverage).
در این حالت، قدرت نفوذ اهرمی موسسه مشاوره بالا میرود و مدت زمان توسعهی مشاوران نسبت به موسپیدان بسیار کمتر است. در نتیجه موسسه مشاوره مقیاسپذیر میشود.
مشاوره رویهای به عنوان خدمت دانسته میشود. ممکن است مشاوران رویهای به تیم باتجربه نیاز نداشته باشند، ولی هنوز به افرادی نیاز دارند که توانایی توصیه و کمک به مشتری را دارا باشند. بنابراین مشاوره رویهای وابسته به نیرویانسانی است و فعالیت نسبتا گرانی است.
مشاوره مبتنی بر نرمافزار (Software-based Consultancy)
برای کاهش هزینه مشاوره رویهای، دانش مدونشده و تبدیل به نرمافزار میشود. بدین ترتیب، مشاوره مدیریت یک محصول (Productized) میشود. «خدمت» تبدیل به «محصول نرمافزاری» میشود. مثل نرمافزارهای تحلیل (Analytics) که برای شناسایی مسئله مشتری تولید شدهاند.
فروش نرمافزار نیز در همین حوزه است. به عنوان مثال، مشاور یک ابزار بهینهسازی مسیر را برای مدیریت لجستیک یک مشتری توسعه داده است، دفعات بعد، با تنظیمات اندک میتواند آن را به مشتری دیگری بفروشد.